روح الله آمد با دستانی سبز،آمد تا پاسدار شریعت احمدی گردد و شاهد بی ریای مهد سرمدی، آمد تا هویت ایرانی را در ملازمه ای بی بدیل دوباره جان بخشد و گل های خزیده به خارهای بی کسی را طراوتی دیگر نثار نماید.سینه بی کینه اش سینای سروها بود و دستانش جاده بی انتهای ایثار.در میدان عمل آفاق آبی اندیشه اش را هویدا ساخت و به گاه کلام دستان سبزش را بر سر امتش کشاند.